تبریز - خبرگزاری مهر: معاون عمرانی استاندار آذربایجان شرقی از یادآوری و زنده نگه داشتن خاطرات دوران دفاع مقدس به عنوان تکلیف دینی مردم و مسئولان یاد کرد.
به گزارش خبرنگار مهر در تبریز، محمد اشرفنیا صبح شنبه در حاشیه افتتاح چند طرح عمرانی به مناسبت هفته دفاع مقدس با اشاره به تاکیدات رهبری درباره زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا گفت: این امر فقط با بیان رشادتها و دلاوریهای این قشر امکانپذیر است.
وی ادامه داد: این یادآوری به ویژه برای جوانان، دانشجویان و دانشآموزان ضروری است تا ببینند در چه مرحله و در چه شرایطی در برابر استکبار ایستادگی صورت گرفته است.
معاون عمرانی استاندار آذربایجان شرقی با اشاره به آغاز توطئههای دشمنان بعد از انقلاب اسلامی با عناوین مختلف اظهار داشت: در بررسی ریشه همه این توطئهها شاهد حضور و دخالت استکبار هستیم.
اشرفنیا ادامه داد: در آن برهه که فرصت حرکت برای انقلاب وجود نداشت، با درایت رهبری و یاران وی همه این توطئهها نقشه بر آب شد.
وی با اشاره به نابسامانیهای موجود در ارتش و عدم تشکیل نهادی با عنوان سپاه یا بسیج در اوایل جنگ گفت: به دلیل عدم سازماندهی در اوایل جنگ قسمتهایی از کشور به دست دشمن افتاد.
وی ادامه داد: تشکیل تشکلهایی از قبیل سپاه و بسیج و تجهیز پاسدران اسلام به اسلحه ایمان به عنوان بزرگترین سلاح مصادف با آغاز شکست عراقیها بود که فتح خرمشهر آغازین آن موفقیتها به شمار میرود.
معاون عمرانی استاندار از جنگ تحمیلی به عنوان تنها جنگی که با جان فشانی مردم و با هدایت رهبر حتی یک وجب از خاک کشورمان به دست بیگانگان نیفتاد یاد کرد و افزود: اگر دوران این انقلاب را بررسی کنیم مشاهده میکنیم که در این کشور معجزات فراوانی رخ داده است.
اشرفنیا با اشاره به ماجرای قرآن سوزی در غرب گفت: ظهور افراد خود فروخته در دولت دهم سبب به وجود آمدن این جرات در غرب شد که امروز اقدام به آتش زدن قرآن کنند و این امر توهین به کل جامعه اسلامی است.
وی ادامه داد: این اتفاق نشانگر آن است که غرب آنقدر از اسلام و انقلاب اسلامی و حرکت مثبت برای نظام و رهبری ناراحت است که برای اینکه کینه خود را به اسلام و قرآن و ایران و انقلاب نشان دهند مقارن با 11 سپتامبر دست به چنین اقدامی میزنند.
وی با بیان اینکه حکومت جمهوری اسلامی پیشآهنگ حکومت حضرت مهدی (عج) است، گفت: مسئولیت مسئولان نظام سنگین است و باید با وحدت و کنار گذاشتن اختلاف سلیقهها در جهت دستیابی به قلههای بزرگ پیشرفت اقدام کنیم.
اشرفنیا با بیان اینکه مردم امتحان خود را در اعتلای انقلاب اسلامی پس دادهاند، گفت: باید با حفظ وحدت، حفظ ارزشها و در راس آن حفظ ولایت فقیه و نیز حفظ مملکت با توکل به خدا در راه اعتلای انقلاب اسلامی گام برداریم.
معاون عمرانی استاندارآذربایجان شرقی گفت: با عنایت به بیانات رهبری که امسال را سال همت مضاعف و کار مضاعف عنوان کردهاست باید تلاش خود را مضاعف کنیم و مردم را امیدوار به فعالیتهای دولت سازیم و همراه با ایجاد امیدواری در رسیدن به پیشرفت حرکت کنیم
منبع : خبرگزاری مهر
چند هواپیمای عراقی از آخرین شعاع غروب خورشید برای بمباران منطقه تصرف شده توسط بچه ها را کردند. چند راکت شیمیایی روی «شاخ شمیران» به قله نشست و دود زرد رنگ آن مثل سایه ای افیونی بر سر منطقه، چتر مرگ کشید. یکی از آن راکت ها هم نصیب ما شد و کنار ستون مان منفجر گشت
دقیقه ای بعد، بوی سیر، تمام منطقه را برداشت. بچه ها سریع ماسکها را به صورت زدند. اما ای کاش عراقی ها به همین گلوله های شیمیایی اکتفا می کردند! در میان آنها با بمب های خوشه ای هم از ما پذیرایی کردند.
گاز شیمیایی روی همه بچه ها اثر گذاشته بود. آمپولهای «آتروپین» هم کاری از پیش نمی برد. برای چند لحظه توی دلم خالی شد. نه به خاطر خودم، بلکه بیشتر برای بچه ها.
اولین قربانی شیمیایی، «مهدی پرستاش» بود، البته فقط حالش بد شد. در این میان، امدادگر شیر دسته ما، «اسدالله کرک آبادی»، مثل پروانه به دور شمع وجود بچه ها می گشت و بدون اینکه بتواند کار چندانی کند، می دید که بچه ها مثل گلهای پرپر شده دانه دانه روی زمین می افتند. خودم نیز انگار از آن گازها نوش جان کرده بودم.
احساس کردم که سرم سنگین شده. ستون گردان را بر پا دادند تا از آن محل که شیمیایی بود، دور شویم. چند تا از نیروهای حمل مجروح، بچه هایی را که از هوش رفته بودند و وضعشان خیلی وخیم بود، تا نزدیک اسکله بردند تا با قایق به عقب بروند. بعد از گذشت چند دقیقه دیگر، آثار گاز شیمیایی در تک تک بچه ها هویدا شد. با آن وضع احتمال نمی دادم که بتوان عملیات کرد. حسین درفشی، مسؤول دسته «امیرالمؤمنین» (ع) هم دیگر جایی را نمی دید. چند تا از بچه های کادر گردان نیز به خاطر مسمومیت شدید به عقب رفتند.
تاریکی هوا از یک سو و صدای زوزه شغالها از سوی دیگر توی دل بچه ها را خالی می کرد. هوا کم کم داشت سرد می شد و همراه با وزش نسیم، بوی سیر و گرد شیمیایی هم به مشام هم می رسید. حال همه داشت به هم می خورد. «خانجانی» که از طریق بی سیم با عقبه در تماس بود، مرتباً با قرارگاه کلنجار می رفت که امشب از ما نخواهید عملیات کنیم. فقط یگان عمل کننده ما نبود که شیمیایی شده بود، بلکه تمام گردان هایی که آن شب قرار بود عملیات کنند، از جمله گردان «مسلم»، شیمیایی شده بودند. سردردهای شدید و کم شدن دید چشمها گریبانگیر همه شده بود.
منبع: «مخمل یادها»، تألیف: محسن مطلق، ناشر: دفتر ادبیات و هنر مقاومت 1371